جدول جو
جدول جو

معنی متوهم شدن - جستجوی لغت در جدول جو

متوهم شدن
سمرادیدن، هراسیدن گمان بردن خیال کردن، ترسیدن خوف داشتن: سلطان طاهر از آن حال متوهم شد
فرهنگ لغت هوشیار
متوهم شدن
گمان بردن، خیال کردن، خیالاتی شدن، وهم زده شدن، به وهم افتادن، دچار وهم شدن، ترسیدن، هراسیدن، وهم برداشتن
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

بورطه افتادن فرو رفتن: ... از آن گاو طبعان حماقت پیمای که تا بگردن در او حال تبدل احوال متورط شدند، بکار دشوار افتادن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مفهوم شدن
تصویر مفهوم شدن
چمیدن دریافتن فهمیده شدن بفهم و ادراک در شد آمدن: (شرایط آن ازین معنی که یاد کرده مفهوم میشود) (اوصاف الاشراف. 21)
فرهنگ لغت هوشیار
چفته مند شدن مورد تهمت قرار گرفتن گناهکار شناخته شدن: در بخارا بنده صدر جهان متهم شد گشت از صدرش نهان. (مثنوی)
فرهنگ لغت هوشیار
بی خرد شدن بی خرد شدن سبک عقل گردیدن: معتوه شد از جستن معشوق سنایی خود در دو جهان سوخته بی عتهی کو ک (سنائی)
فرهنگ لغت هوشیار
روی آوردن، آگاه شدن دریافتن توجه کردن روی آوردن: از کاشان متوجه بلده المومنین قم شد
فرهنگ لغت هوشیار
آزردن آزرده شدن آزرده شدن بستوه آمدن: دل از جان شیرین سیر آمده جان از زندگانی مستلذ متبرم شده
فرهنگ لغت هوشیار
درد کشیدن دردمند شدن درد کشیدن دردمند شدن: خاطر عاطر حضرت صاحبقران از حدوث آن واقعه بغایت متالم شد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مترنم شدن
تصویر مترنم شدن
ترنم کردن آواز خواندن
فرهنگ لغت هوشیار
زاییده شدن بوجود آمدن: از جانور آنچه از عفونات متولد شود چون انواع کرم و مگس بی حس نباشند
فرهنگ لغت هوشیار
ور شکستن، از کار ماندن، ایستادن درنگ کردن درنگ کردن، در محلی ایستادن، تعطیل شدن کار یا کارخانه
فرهنگ لغت هوشیار
وطن گزیدن مقام کردن در جایی: تا ایشان مرفه الحال و فارغ البال درین طرف مقیم و متوطن شدند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متوسل شدن
تصویر متوسل شدن
ویچیرستن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متظلم شدن
تصویر متظلم شدن
((~. شُ دَ))
درخواست رفع ظلم و ستم نمودن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از متوجه شدن
تصویر متوجه شدن
روی آور شدن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از متوقف شدن
تصویر متوقف شدن
باز ایستادن، ایستادن
فرهنگ واژه فارسی سره
آماس کردن، باد کردن، ورم کردن، پف کردن
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از متوقف شدن
تصویر متوقف شدن
Hinge
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از متوجه شدن
تصویر متوجه شدن
Notice
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از متوقف شدن
تصویر متوقف شدن
charnière
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از متوقف شدن
تصویر متوقف شدن
Scharnier
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از متوجه شدن
تصویر متوجه شدن
bemerken
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از متوقف شدن
تصویر متوقف شدن
dobradiça
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از متوجه شدن
تصویر متوجه شدن
zauważyć
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از متوقف شدن
تصویر متوقف شدن
петля
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از متوجه شدن
تصویر متوجه شدن
замечать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از متوقف شدن
تصویر متوقف شدن
петля
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از متوجه شدن
تصویر متوجه شدن
помічати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از متوقف شدن
تصویر متوقف شدن
scharnier
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از متوجه شدن
تصویر متوجه شدن
opmerken
دیکشنری فارسی به هلندی